علوم انسانی، رشتههای آکادمیکی (دانشگاهی) هستند که جنبههای مرتبط با ویژگیهای تمدن انسانی را مطالعه کرده و آموزش میدهند.
در قرون وسطی، این اصطلاح در تقابل با الوهیت قرارداشت و به طبقه ای از آموزش و تحصیل اشاره داشت که در دوران حاضر به عنوان محدوده اصلی مطالعات و آموزشهای دانشگاهی است و جنبه سکولار (غیر دینی) دارند.
امروزه، علوم انسانی، بیشتر، به دانشهایی گفته میشود که در مقابل علوم طبیعی (همانند آموزشهای فنی حرفه ای) قرار دارد. به عنوان نمونه علوم اجتماعی از آن نوع است
دانشمندان علوم انسانی از روشهایی استفاده میبرند که در درجه اول تحلیلی و نقادانه یا نظریه پردازانه هستند و مجهز به اجزا و ابزار مهمی در تاریخ بشری میباشند که از روشهای عمدتاً مبتنی بر تجربه در علوم تجربی متمایز میشوند
در عین حال، بر خلاف دیگر علوم، علوم انسانی، هیچ نظم و انضباط مرکزیای ندارند.
علوم انسانی، شامل زبانهای باستانی و مدرن، ادبیات، فلسفه، مذهب، هنر و موسیقیشناسی میگردد
دانشمندان علوم انسانی،"humanity scholars" (دانشمندان علوم بشری) یا اُمانیستها (انسان گراها) هستند.
اصطلاح اُمانیست همچنین یک موضوع و رویکرد فلسفی را شرح میدهد که برخی دانشمندان «غیر بشرگرا» در علوم انسانی را شامل نمیشود.
دانشمندان و علما و هنرمندان رنسانس نیز اومانیست نامیده میشدند.
برخی از مکاتب و شاخههای ثانویه علوم انسانی، دارای کلاسهایی هستند که معمولاً متشکل از ادبیات انگلیسی، مطالعات جهانی و هنر میباشند.
در ایران این شاخه از علوم بر اساس تعریف آن بر اساس موضوع به دستهای از علوم اطلاق میشود که به مسایلی چون جامعه، فرهنگ، زبان، رفتار و کنش انسان، و روان و اندیشهٔ افراد توجه دارد. جامعهشناسی، روانشناسی، زبانشناسی، مدیریت، اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و تاریخ چند نمونه از رشتههای علوم انسانیاند.
درعینحال، بسیاری از شاخههای علوم انسانی چون مدیریت، اقتصاد، حسابداری، جغرافیا و روانشناسی برای تجزیه و تحلیل از برخی علوم غیرانسانی همچون ریاضیات کاربردی (در مدیریت)، آمارِ کاربردی و تحلیل رگرسیون (اقتصاد و روانشناسی)، GIS و سیستمهای راداری و سنجش از دور (در جغرافیا) و سایر روشهای تجربی استفاده میکنند.